فرشته های کوچولو...
فرشته های کوچولو... پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا قاه قاه خنده ات را ساز کن باز هم با خنده ات اعجاز کن پا بکوب و لج کن و راضی نشو با کسی جز عشق همبازی نشو بچه های کوچه را هم کن خبر عاقلی را یک شب ا...
نویسنده :
مادر
10:25
بدون عنوان
" گاهی باید آرزوهایت را مثل قاصدک بگذاری کف دست و بسپاریشان به دست باد تا بروند و سهم دیگران شوند... " ...
نویسنده :
مادر
15:11
بدون عنوان
" اولین روز دبستان ، بازگرد/ شادی آن روزهایم بازگرد/ بازگرد ای خاطرات کودکی/ بر سوار اسب های چوبکی/ خاطرات کودکی زیبا ترند/ یادگاران کهن مانده ترند/ درسای سال اول ساده بود/ آب را بابا به سارا داده بود/ مانده در گوشم صدایی چون تگرگ/ خش خش جاروی مادر روی برگ/ همکلاسی های من یادم کنید/باز هم در کوچه فریادم کنید/جمع بودن بود و تفریقی نبود/ ای دبستانی ترین احساس من/ بازگرد این مشق ها را خط بزن " ...
نویسنده :
مادر
15:03
بدون عنوان
" در تکاپوی دلت یاد دل من هم باش.یاد من نه.یاد خود کن که در ان جا داری " " تقصیر دستور زبان است که : بعد از ( من ) و ( تو ) ... او می آید ، ما نمی آید " " نام زيباي تو را خال كنم روي تنم تا كه جاويد بماند ياد تو در كفنم " " به سکوتم به قویترین سلاحم احترام بگذار طنینش را میشنوی؟ وقتی حرف نمیزنم از زیبایی ان چه میگویم لذت میبری? " ...
نویسنده :
مادر
15:02
بدون عنوان
آرزوهایت را روی کاغذ بنویس و یکی یکی از خدا بخواه خدا فراموش نمی کند اما تو یادت می رود آنچه که امروز داری آرزوی دیروز تو بوده است!!! ...
نویسنده :
مادر
14:57